نامه سرگشاده به رئیس جمهور، دکتر روحانی
نویسنده: دکتر مهدوی
آیا آقای روحانی رئیس جمهور محترم میتواند؟!
فقط، یک گام دیگر مانده تا ماندگاری
اینک ما در فضایی هستیم که مشکلات معیشتی و اقتصادی،گریبان جامعه را فراگرفته است.حرمت انسان و حقوق بنیادین شهروندان هتک میشود و خواستههای جوانان و زنان برومند کشور، نادیده گرفته میشوند. انتخابات پیش رو نه انتخابی بین چند فرد که انتخاب بین دو اندیشه و کردار کاملاً متفاوت است: انتخاب بین صلح و همزیستی در عرصه بینالملل با حفظ عزت جمهوری اسلامی است یا ماجراجویی و دشمنتراشی در عرصه خارجی و سلب آزادیهای مصرح در قانون اساسی در عرصه داخلی.
ما از نسل انتخابهای سخت و دشواریم ما از نسل خرداد٧٦، از نسل گفتگو و آزادی اندیشه هستیم. امروز باید انتخاب کنیم بین تعامل یا جدالهای بی ثمر، بین برجام یا سرنوشتی بی سرانجام، امروز نوبت ما است تا در برایر بازگشت به گذشته به هرقیمتی بیاستیم. و فریاد برداریم که ما به عقب باز نمی گردیم.
آقایان کاندیدها بیایید اشتباه محاسبه نکنیم
رئیس جمهور محترم ، حسن روحانی درتاریخ 18 اردیبهشت 96در یک گردهم آیی در شهر همدان اعلام کرد ”مردم ایران اعلام میکنند آنهایی که در طول 38 سال فقط اعدام و زندان بلد بودند را قبول ندارند....“
بله ، مردم ایران از 38 سال پیش به زندان و اعدام و ستمگری”نه بزرگ “ گفته اند و قبول ندارند. حالا با تاخیر و چشم پوشی 38 ساله، صورت مسئله اصلی با آمدن حجت الاسلام رئیسی رو آمده است . کسانی که این 38سال گذشته را تئوریزه کردند، هرکسی که حکم زندان و اعدام را صادر کردند،هرکسی که دیدند و فهمیدند که نقض قوانین صورت میگیرد و ساکت ماندند .هرکسی که به این روند38 سال گذشته ادامه میدهند و میخواهند ادامه دار باشد. ...... همه اینها در پیشگاه خداوند رحمان و رحیم،پیشگاه امت مسلمان، و روز رستاخیر مسئول بوده و بایستی پاسخگو باشند .
آقایان کاندیدها بیایید از همین الان پاسخگویی را تمرین بکنیم . حجت الاسلام روحانی هرچند ”کلیدش“ هیچ دربی را باز نکرد ولی در تاریخ 18 اردیبهشت 96در یک گردهم آیی در شهر همدان ”سریک کلاف را بازکرد“ بله باید همگان بدانند که چه شده است و چه میخواهد بشود؟
سایهی جهانگیری و قالیباف روی روحانی و رئیسی
سخن سردبیر
اخبار متنوع و گاها متناقض در مورد دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری تمامی مطبوعات را پر کرده است که تمامی پیش بینی ها و فرضیه های اولیه در مورد این دور انتخابات را تحت الشعاع قرار داده است.
همین امر باعث شد که اخبار دیدنی تر و شنیدنی تر باشد و دنبال کردن آنها جذابیت بیشتری داشته باشد.
کسی حدس نمیزد که ورود آقای جهانگیری در این مناظره بدین میزان جسورانه و صریح باشد.
کسی پیش بینی نمیکرد که هوشمندانه تر و تیزتر از آقای روحانی به دفاع از دولت بپردازد و حریف را دچار مشکل نماید.
تصور نمیشد که آقای قالیباف اینچنین تهاجمی علیه دولت برخیزد در عین حال که خودش در اداره شهر تهران انتقادات مشابه دولت به او وارد بوده است.
پیش بینی اینکه آقای روحانی و رئیسی این میزان غیر اکتیو و غیر جنگنده وارد مناظره اول شوند هم آسان نبود چیزی که بطور فزاینده ای هر دو را بمیزانی به حاشیه راند و زمزمه های ورود جهانگیری و قالیباف در دور دوم بر سر زبانها افتاد.
عدم درگیر شدن آقایان میرسلیم و هاشمی طبا هم در این مناظره البته پدیده عجیبی نبود و پیش بینی میشد. البته انتظار مردم ورود اکتیو و فعال همه کاندیداها در این انتخابات میباشد تا بتوانیم مدافع دمکراسی باشیم.
با توجه به تحولات فوق باید دید که روزهای آتی چه تحولات جدیدی بهمراه خواهد داشت که صحنه انتخابات را دگرگون کند.
آیا شاهد تغییری در رویکرد کاندیداها خواهیم بود و آیا کاندیداهای غیر اصلیتر میتوانند موازنه را به سمت یکی از جلودارها بچرخانند. باید منتظر بمانیم و ببینیم چه پدیده محیر العقولی بوقوع خواهد پیوست.
یادداشت از دکتر مهدوی استاد علوم سیاسی
پاسخگویی بی پرده لازمه مدیریت کلان اجرایی است
جناب آقای، حجت الاسلام ابراهیم رئیسی، از همین حالا شروع بکنید
کاندیداها قبل از آنکه با رقبای خود تعیین تکلیف بکنند بهتر است در جبهه خودشان موضوعات را تعیین تکلیف بکنند. مردی که همواره در سمتهای قضائی بوده و به کسی پاسخگو نبوده، و فقط حکم صادر میکرده و دایره احکام نیز اجرا میکرد، این بار در صورت پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری باید پاسخگوی همگان باشد. دیگر بهانه هایی از قبیل ” انجام به تکلیف شرعی“که بر گردنش نهادهاند، نمیشود در مسند ریاست جمهوری نشست و پاسخگو نبود و بایستی از همین الان مسائل را پاسخگو باشد
یکی از اختلافات قالیباف و رئیسی که بیانگر اختلاف سلیقه جدی اصولگرایان در زمینه ”پاسخگویی“است. قالیباف با آگاهی و حساببازکردن بر این نقیصه رئیسی که نمیخواهد پاسخگو باشد ، مایل است تا آخر در صحنه بماند و بصورت عملی ثابت بکند که کارآمدتر و پاسخگوتر از دیگر نامزدهای اصولگراست. قالیباف بر اساسا محاسبات خود برای بازی برد- برد به این انتخابات وارد شده است. اگر نتیجه انتخابات را از آن خود بکند چه برد بالایی کسب میکند ، اگر به نفع رئیسی کنار برود حتما که جایگاه مهمی مثل”معاون اول ریاست جمهوری“ را درجیب خود خواهد داشت. هرچند بعید است حجت الاسلام رئیسی در صورت پیروزی این منصب را به راحتی در اختیار قالیباف قرار دهد چرا که دست بالای دست بسیار است. از اینرو بازیهای سیاسی پنهان و آشکار بین سایر کاندیدها ها نیز قابل رو نمایی است.
برخلاف قالیباف، حجت الاسلام رئیسی که سالیان متمادی در مسند قضائیه نشسته بود، از همه سوال میکرد، و موظف نبود که به سوال احدالناسی، پاسخ بدهد و فقط احکام صادر میکرد و بقیه موظف بودند که اجرای احکام بکنند. درشرایط انتخاباتی نیز وانمود میکند که رغبت چندانی به” ریاست جمهوری “ ندارد و تولیت آستان قدس را که بر عهده دارد برای این دنیا و آخرتش کافی است . در صورتی ” مدیریت کلان اجرائی “ را میپذیرد که همه اصولگرایان و بدنه اسلام باوران به نفع او اجماع و درخواست ملتمسانه بکنند. والا خودش و خاستگاه و موقعیت مادی و ”متولی تولیت“ بودن کنونیاش را به سادگی در سبد اصولگرایان سیاستپیشه نمیگذارد.
مخالفت تعداد کثیری از اصولگرایان با حجت الاسلام رئیسی نیز، بدلیل برخورد تحکم آمیز رئیس با مرئوس است که مواضع رئیسی این امر را تداعی میکند.
در این چهارچوب که ”مدیریت اجرایی “ آنهم درکسوت و ردای”ریاست جمهوری“ نیازمند به پاسخگویی به تمامی موضوعات گذشته وآینده است بایستی از الان تمرین را شروع بکند. به نمونه زیر توجه کنید شما شاید پاسخ آن را بهتر بگویید که چرا حجت الاسلام رئیسی از پاسخ درست طفره میرود.
طی چند روز گذشته تصاویر متعددی در فضای مجازی منتشر شده است که آقای سعید مرتضوی در سمت چپ رئیسی در مسجد خظیره یزد دیده میشود.
حجت الاسلام ابراهیم رئیسی،روز سهشنبه5 فروردین96 در شهر یزد سخنرانی داشت .درهمان محل آقای سعید مرتضوی، درسمت چپ حجت الاسلام رئیسی منتشر شده است. آقای سعید مرتضوی سالیان متمادی قاضی دادگاه مطبوعات، دادستان تهران و نفر موثر در کورکردن چشم فتنه سال88 بوده که در نظر و عمل راه حجت الاسلام رئیسی را رفته است . سایت خبری انتخاب نیز گزارش داده که سعید مرتضوی در این برنامه گفته است ” آرزویم رییسجمهور شدن رئیسی است“ اما این حمایت صریح با واکنش منفی حامیان حجت الاسلام رئیسی مواجه شده است .روابط عمومی ستاد تبلیغاتی رئیسی اعلام کرد که ”سفرهای رئیسی ارتباطی با افراد خاص ندارد“
در واقع حجت الاسلام رئیسی و دست اندرکاران ستاد انتخاباتی او ،بجای قدردانی و تشکر از سعید مرتضوی درقبال برخی موضعگیری های اجتماعی ،جا زده اند. کار را به جایی رساندند که سعید مرتضوی طی نامه ای به خبرگزاری ایلنا حمایت صریح خود از کاندیداتوری حجت الاسلام رئیسی را مجددا اعلام بکند ولی بگوید که بعنوان مستمع آزاد درجلسه سخنرانی رئیسی در مسجد حظیره یزد شرکت کرده بود . آخر شترسواری دولا دولا نمیشود، اینها ناشی از ”عدم پاسخگویی“ صریح حجت الاسلام رئیسی و ستادهای انتخاباتی او به موضوعات ناشی میشود. که یک همفکر ،یک همکار، یک هم سلیقه، و یک شاگرد مکتبی دلسوخته خودش را بعنوان مستمع آزاد اعلام بکند. نامه سعید مرتضوی به مدیرعامل خبرگزاری ایلنا را مشاهده بفرمائید؟!
چالش ریاست جمهور در نظام جمهوری اسلامی ایران
«پس از مقام رهبری، رئیس جمهور عالیترین مقام رسمی کشور است و مسئولیت اجرای قانون اساسی و ریاست قوه مجریه را… بر عهده دارد». (قانون اساسی - فصل نهم، قوه مجریه، مبحث اول- ریاستجمهوری و وزراء- اصل 113)
رؤسای جمهور که عالیترین مقام رسمی پس از ولیفقیه هستند، در سالهای اخیر بشرح زیر میباشند.
1- ابوالحسن بنی صدر: رئیسجمهور- بهمن 58 تا خرداد 60 به مدت یکسال و چهار ماه –در حین ریاست جمهوری عزل شد.
2- میرحسین موسوی: رئیس دولت سوم و چهارم – از مهر 60 تا مرداد 68 به مدت هشت سال – از سال 88 در بازداشت و حصر خانگی.
3- هاشمی رفسنجانی: رئیس دولت پنجم و ششم – مرداد 68 تا مرداد 72 به مدت هشت سال – رد صلاحیت شده در سال 92.
4- محمد خاتمی: رئیس دولت هفتم و هشتم – مرداد 76 تا مرداد 84 به مدت هشت سال – ممنوعالتصویر، ممنوعالخروج، ممنوعال…
5- محمود احمدینژاد: رئیس دولت نهم و دهم – مرداد 84 تا مرداد 92 به مدت هشت سال – رد صلاحیت شده در سال 96 – تحت پیگرد و دارای پرونده مفتوح قضایی تاکنون.
6- حسن روحانی: رئیس دولت دهم – مرداد 92 تا الآن به مدت 4سال – در انتخابات 96 هم کاندید اصلی میباشد.
فصل مشترک تمامی این روسای جمهور که بعد از ولایت فقیه نفر دوم در میهنمان بودند بوجود آمدن چالشهای فراوان بعد از پایان دوره ریاست جمهوری شان بود. چالشهایی همچون عزل تا بازداشت و حصر خانگی و ممنوع التصویر و ممنوع الخروج شدن و پیگیرد قانونی و پرونده های مفتوح .
سئوال این است که چرا تمامی رئیس جمهورهای ما دچار مشکل شدند و چه ابتلائی در این پست دولتی حاکم است که افرادی که توسط رهبری بطور کامل مورد اعتماد بودند به چنین روزی افتادند.
رئیسجمهور باید دارای چه شرایطی باشد:
«به موجب ماده 35 قانون انتخابات ریاستجمهوری رژیم، انتخاب شوندگان باید دارای شرایط ذیل باشند:
1-از رجال مذهبی، سیاسی
2- ایرانی الاصل
3- تابعیت کشور جمهوری اسلامی ایران
4- مدیر و مدبر
5- دارای حسن سابقه و امانت و تقوا
6- مؤمن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور
چالش کلان و علامت سئوال بزرگ
وقتی عالیترین مقامات نظام بعد از ولیفقیه، بدین شکل پس از پایان دوره ریاست جمهوری ، فاقد صلاحیت تشخیص داده شده و عده ای تحت بازداشت و پیگرد و ممنوعیت… قرار میگیرند چه نتیجه گیری باید کرد و براستی راه حل چیست آیا باید اساسا این پست را مورد ارزیابی مجدد قرار داد. یا مشکل در جای دیگریست.
گفته های مردمی:
پیرامون تحولات انتخابات و اقدامات سپاه در این رابطه، گفتنی ها در حال زمزمه است، گفته هایی است که میگوید قصدشان تخریب میانه روحانی و جهانگیری و فشار آوردن به آقای خاتمی است که از جهانگیری بعنوان اصلاح طلب حمایت کند و نه از اعتدال .
به گفته ای تکرار همان پروژه سال 84 . آنجا که رأی های آقای هاشمی شکست و به دور دوم رفت. نتیجه اش این شد که در دور دوم آقای احمدی نژاد از صندوق خارج شد.
در این نقطه نقش اصلاح طلب نماهای کذایی برجسته میشود که با ترغیب آقای جهانگیری تلاش کنند او جا نزده و عقب نشینی نکند. زمزمه ها بیانگر این احتمال است که ملاقاتهای رهبری با آقای جهانگیری شاید پیش درآمدی باشد برای همین داستان. حتما هم دشمنان دوست نما تلاش میکنند آقای جهانگیری را ترغیب کنند که آقا خیلی از او بیش از آقای روحانی حساب باز کرده است. قاسم سلیمانی هم که به منزل آقای جهانگیری رفته و با هم دیدار داشتند و عکس رسانه ای گرفتند هم بی معنی و بی ربط به این داستان نیست.
بازی با رای مردم میتواند با اشکال مختلف انجام شود و صرفا زبردستی استادانی نیاز است که هم توان تکنیکی و هم قدرت سیاسی و نظامی آن را دارند. شکسته شدن رای آقای هاشمی تجربیات زیادی به مردم آموخته است. باید هوشیار باشیم که تاریخ دوباره تکرار نشود. چرخاندن زمزمه ها و گفته های مردم که همیشه ریشه ای در واقعیت دارد از وظائف عمومی است. تلاش کنیم هر آنچه که به آگاهی مان افزوده شده را به بقیه مردم هم برسانیم.